بعداً یک حماسه داشتم که سعی کردم یک بسته داده با اندازه مناسب را روی یک سیم کارت محلی بار کنم. یک کیوسک گفت آنها می توانند این کار را انجام دهند و پول من را گرفتند، اما فعال سازی ظاهراً اتفاق نیفتاده است. من باید این مشکل را حل میکردم، که با این واقعیت که مردی که آن را به من فروخته بود، در زمان بازگشت من آنجا نبود، پیچیدهتر شد.
من در کل تحت تاثیر قرار گرفته بودم، اما یک نگرانی داشتم…
برای کسی مثل من، که سابقه افتضاحی در زبانها دارد، بدیهی است که قضاوت در سه هفته سخت است – اما این واقعیت که من هنوز هم روزانه از آن استفاده میکنم به خودی خود کاملاً گویا است. احساس میکنم دارم یاد میگیرم، الهام گرفتهام که کار Duolingo را با ابزارهای دیگر تکمیل کنم (بسیاری از آپارتمان ما در Post-Its با کلمات اسپانیایی برای چیزها پوشانده شده است)، و از اینکه چقدر قبلاً میتوانم بگویم شگفتزده هستم. . این برنامه ادعا می کند که من 4٪ از دوره را در سه هفته “تسلط داشتم”.

دوباره مطمئن هستم که اسپانیاییهای مادری به هم میریزند، اما دوباره متوجه شدم، السنور احضار شد و من اطلاعاتم را دریافت کردم.
من افراد زیادی را می شناسم که در این زمینه موفق بوده اند و از اینکه چقدر پیشرفت کرده ام شگفت زده شده ام.
همچنین، از آنجایی که اکنون درک درستی از تلفظ اسپانیایی دارم، میتوانم از Google Translate (که به نظرم بهتر از برنامه Translate اپل است) استفاده کنم و سپس سعی کنم آن را بگویم، نه اینکه تلفنم را در دست بگیرم.
برای کسانی که توانایی یادگیری زبان را دارند، کاملاً کار می کند. دوست دختر من سالهاست که از آن استفاده می کند و به سه زبان مسلط است و در حال حاضر در حال یادگیری دو زبان دیگر است. دوستان نیز موفقیت بزرگی را با او گزارش کرده اند.
نگرانی من، با این حال، مفید بودن واژگان در مورد وظایف دنیای واقعی بود.
من ماه گذشته Duolingo را بررسی کردم و سپس گفتم که نشانهها دلگرمکننده هستند، اما آزمایش واقعی زمانی که از بوئنوس آیرس بازدید میکنم انجام میشود.
معلوم شد که کامل است.
میدانم که میخواهید فوراً “هتل سه بلوک در سمت راست خواهد بود” را یاد بگیرید، اما زبانها یک چیز اساسی هستند. اگرچه جمله شما بسیار ساده به نظر می رسد، اما احتمالاً سه مفهوم اسپانیایی در این جمله وجود دارد که ابتدا باید آنها را یاد بگیرید. و انتخاب عبارت مناسب همه چیز است، وجود ندارد.
توانستم خرید کنم، تاکسی بگیرم، بپرسم از کجا می توانم چیزهایی بخرم، و بین آهنگ ها با رقصندگان محلی چت کنم. فکر میکنم تنها یک مورد بود که مجبور شدم کاملاً تسلیم شوم، اما در هر جای دیگری اسپانیایی من به طرز شگفتآوری موفق بود.
Perdón، Señor، yo quiero como carne muy bien
من قطعاً میگفتم که واژگان کافی برای مدیریت این موقعیت را ندارم، اما معلوم شد که داشتم:
اگر قبل از سفر از من میپرسیدید که چقدر برای تعاملات روزمره آماده هستم، میگفتم «نه خیلی» زیرا فکر نمیکردم واژگان زیادی که به آن نیاز دارم دارم. اما واقعیت ده روز بودن در اینجا این است که تقریباً همیشه میتوانستم آنچه را که میخواستم بگویم، با موفقیت بیان کنم.
ضعف اصلی، برای کسی مثل من که فقط می خواهد یک مشت زبان یاد بگیرد، این است که شما در مورد واژگانی که یاد می گیرید حرفی ندارید. بنابراین من می توانم کاری بی فایده انجام دهم، مثلا بگویم یک برادر و یک خواهر دارم (یا یک ساندویچ سیب سفارش بدهم…)، اما نتوانسته ام به راننده تاکسی بگویم که به چپ یا راست برود، یا از یک کیوسک بخواهم که کارت متروی من را شارژ کنید یا اندازه من را در یک فروشگاه لباس نشان دهید.
FTC: ما از لینک های وابسته خودکار درآمدزا استفاده می کنیم. بعد از.
به عنوان مثال، ما به دنبال یک رستوران کبابی خوب بودیم که با یک مغازه شراب فروشی گران قیمت مواجه شدیم. فکر کردم افرادی که از شراب خوب قدردانی می کنند احتمالاً از غذای خوب نیز قدردانی می کنند، بنابراین توصیه ای خواستم. اسپانیایی زبانان، لطفا نگاه کنید…
اکنون احساس میکنم بالاخره میتوانم از یک تجربه متفاوت از بازدید از یک کشور لذت ببرم – تجربهای که میتوانم با مردم محلی به زبان خودشان (چیزی که به طور مبهم شبیه است) ارتباط برقرار کنم و از واکنشهای حاصل لذت ببرم.
گاهی اوقات این نیاز به تفکر دقیق، عبارتهای خلاقانه داشت، و من مجبور بودم بپذیرم که دستور زبان من وحشتناک خواهد بود – اما کار را انجام میدهد.
با این حال، برخی از خوانندگان این را گفته اند روشی وجود داشت در این جنون ظاهری، و من باید به این روند اعتماد کنم.